درس دوم سال نهم:عجائب صنع حق تعالي+فايل صوتي درس

توضيحات كامل درس فارسي پايه هاي هفتم و هشتم و نهم

درس دوم سال نهم:عجائب صنع حق تعالي+فايل صوتي درس

۴۳۳ بازديد

اين درس به توصيف زيبايي هاي طبيعت مي پردازد. توصيف يعني وصف نمودن وجزئيات و ويژگي هاي يك پديده را بازگو كردن.  در وصف

پديده ها، توجّه به عنصر تخيل مانند تشبيه و تشخيص و... اهمّيت بسزايي دارد.در خواندن اين گونه متن ها، از لحن توصيفي و آهنگي آرام و لطيف، بهره مي گيريم.
همچنين دقّت در مفهوم جمله ها در نوع بيان آهنگ كلام، مؤثّر است. لحن توصيفي با هدف شرح و توصيف خصوصيّات

و ويژگي هاي پديده ها به كار گرفته مي شود.

توجه

معني : آگاه باش كه هرچه در جهان هستي وجود دارد ، همه را خداوند بلند مرتبه ، آفريده است. آسمان و آفتاب و ماه و ستارگاه و زمين و آنچه بر روي زمين است مانند كوه و بيابان و رودخانه و آنچه در كوه هاست از سنگ هاي قيمتي و معدن ها و آنچه بر روي زمين وجود دارد از گياهان گوناگون و آنچه در خشكي و دريا وجود دارد از انواع حيوانات و آنچه كه در ميان آسمان و زمين است ، مانند ابر و باران و برف و تگرگ و رعد و برق و رنگين كمان و نشانه هايي كه در هوا آشكار مي شود ، همه ، شگفتي هاي آفرينش خداوند بلند مرتبه است و اين ها نشانه هايي از خداوند بلند مرتبه است كه به تو فرمان داده است كه در آنها نگاه كني . پس در اين نشانه هاي خداوند ، فكر و انديشه كن.

لغت : بدان : آگاه باش / صنع : آفرينش ، احسان / تعالي : بلند مرتبه / نهرها : جوي ها ، رودخانه ها / جواهر : جمع جوهر ، گوهر ها /معادن : جمع معدن / نباتات : جمع نبات ، گياهان / بر : خشكي / بحر : دريا / ميغ : ابر / رعد : صداي ابرها / قوس و قزح : رنگين كمان / علامات : جمع علامت ، نشانه ها / عجايب : جمع عجيبه ، شگفتي ها / آيات : جمع آيه ، نشانه ها / تفكر : فكر كردن .

آرايه ها : آسمان ، آفتاب ، ماه و ستارگان : مراعات نظير ( در اين قسمت ، شبكه معنايي ، پشت سر هم به كار رفته اند.) / آسمان و زمين و بر و بحر : تضاد / اين عبارت تلميح دارد به آيه هاي 6 تا 11 سوره « ق » ترجمه : آيا منكران حق ، آسمان را فراز خود نمي نگرند كه ما چگونه بناي محكم اساس نهاديم و آن را به زيور ستارگان درخشان آراستيم كه هيچ خللي در آن راه ندارد .(6) و زمين را نمي نگرند كه آن را بگسترديم و در آن كوه هاي استوار بيافكنديم و هر نوع گياه با حسن و طراوت در آن برويانيديم (7) اين دلاليل قدرت در آسمان و زمين ، موجب بصيرت و تذكر هر بنده است...

نكته دستوري : « وي » در « بر وي است » ، ضمير شخصي است كه به زمين ، بر مي گردد. اين كاربرد ، قديمي است و در گذشته براي غير انسان ، از ضمير شخصي استفاده مي كردند.

معني : به زمين نگاه كن كه { خداوند } چگونه آن را مانند فرشي براي تو ساخته و اطراف آن را وسيع ، گشترده است و از زير سنگها محكم ، آبهاي گوارا ، جاري كرده است ، كه بر روي زمين ، جاري مي شود و اندك اندك از زير زمين بيرون مي آيد و به هنگام بهار ، نگاه كن زمين ، چگونه زمين زنده و شاداب مي شود همانند پارچه اي ابريشمي ، رنگارنگ و زيبا مي شود . بلكه هزار رنگ مي شود.

لغت : بساط : فرش ، گستردني ، هر چيزي گستردني مانند فرش و سفره / جوانب : جمع جانب ، اطراف ، كناره ها / فراخ : گشادي ، وسعت ، گسترده / سخت : محكم / لطيف : خوش گوار / روان : جاري / ديبا : پارچه ي ابريشمين رنگين / بلكه : اضافه بر اين ، علاوه بر اين

آرايه ها : زمين و آسمان : مراعات نظير / چون ديبا : تشبيه

نكته دستوري  ويژگي نثر هاي كهن ، در اين عبارت كاملاً ، آشكار است :

1. كوتاهي جمله ها : در زمين نگاه كن / چگونه بساط تو ساخته است / جوانب وي فراخ گسترانيده

2. فراواني فعل ها : نگاه كن / ساخته است / گسترانيده / كرده / مي رود / مي آيد و ...

3. تكرار فعل ها و بر خي كلمه ها : زمين / شود / كن / چگونه و ....

معني : اگر داخل خانه اي بروي كه نقّاشي و گچ بري كرده باشند ، زمان زيادي ، آن را وصف مي كني و ز آن كار ف تعجّب مي كني در حالي كه هميشه در خانه ي خدا ( دنيا ) هستي و اصلاً عجّب نمي كني و اين دنيا ، خانه يخداست و فرش آن ، زمني است و سقف بي ستون آن آسمان است كه اين ، بسيار عجيب است و چراغ آن ف ماه است و شعله ي آن ، خورشيد و چراغدان هايش ستارگان هستند و تو از شگفتي هاي اين دنيا ، بي خبري ، زيرا دنيا بسيار بزرگ اس و تو كوتاه نظري و زيبايي ها و بزرگي هاي آن را ، درك نمي كني.

لغت : شوي : بروي / نقش : نقّاشي / كنده كرده باشند : كنده كاري كرده باشند / ضفت : وصف كردن / قنديل : چراغ آويز ، چراغدان / غافل : بي خبر / مختصر : كم و كوتاه ، ناچيز

آرايه ها : خانه ي خدا ( در خانه ي خدايي ) : استعاره از دنيا / سقف : استعاره از آسمان / بزرگ و مختصر : تضاد / عالم به خانه ، زمين به فرش ف ماه به چراغ و آفتاب به شعله و قنديل به ستاره ، تشبيه شده است.

معني : به پرندگان آسمان و حشره هاي روي زمين نگاه كن كه هر يك را با شكل و ظاهيري متفاوت آفريده و هر كدام از ديگري بهتر و زيبا تر است . آن چه كه لازم بود به هر يك (موجودات ) داده و به هر كدام  ، ياد داده كه چگونه غذا به دست بياورد و بچّه را نگاه دارد تا بزرگ بشود و چگونه لانه ي خود را بسازد . به مورچه نگاه كن كه چگونه در زمان مناسب غذايش را جمع مي كند.

لغت : مرغان هوا : پرندگان آسمان / نيكوتر : زيبا تر ، خوب تر / آشيان : لانه

معني : ي انسان ، مثل تو در اين دنيا ، مثل مورچه اي است كه در قصر پادشاهي ، لانه دارد و جز غذا و يارن خويش به چيز ديگري فكر نمي كند و از زيبايي قصر و غلامان و تخت پادشاه ، باخبر نيست . اگر مي خواهي در حدّ و اندازه ي مورچه باشي ، در همان حد باقي بمان و اگر نمي خواهي مثل مورچه باشي به تو اجازه داده اند كه در باغ شناخت خداوند بلند مرتبه ، تماشا كني و از ...پس از چشم باز كن تا شگفتي هاي جهان را ببيني كه شگفت زده و حيران شوي

لغت : مثل : وصف حال ، داستان ، به عنوان مثال / مَلِك : پادشاه / جمال : زيبايي / سرير : تخت ، اورنگ / مُلك : پادشاهي ، مملكت / مدهوش : سرگشته ، سرگردان / متحيّر : حيران ، سرگردان

آرايه هاي : مثل تو : شبيه و تمثيل / قصر و مَلِك و غلام : مراعات نظير / بستان معرفت : تشبيه / بستان معرفت : استعاره از دنيا

نكته دستوري : مرجع ضمير « وي » مَلِك است.

از كتاب : كيمياي سعادت محمّد غزالي

خود ارزيابي :

1. كدام بخش درس، به روز رستاخيز، اشاره دارد؟ در وقت بهار بنگر و تفكر كن كه چگونه زنده شود.و چون ديباي هفت رنگ گردد.

2. عبارت « هر يكي را آن چه به كار بايد ، داد » را توضيح دهيد. هر كدام ازموجودات آن چه لازم بوده ، داده است.

3. بند پاياني درس ( و مثل تو چون مورچه اي ... ) چه ارتباطي با درك شگفتي هاي هستي دارد ؟

اين كه انسان مثل ، مورچه اي است كه آگر در آيات الهي و موجودات اطراف خود تفكّر نكند ، قادر به شناخت عظمت آفرينش و شگفتي هاي عالم هستي نخواهد بود.