درس اول پايه نهم: آفرينش همه تنبيه خداوند دل است

توضيحات كامل درس فارسي پايه هاي هفتم و هشتم و نهم

درس اول پايه نهم: آفرينش همه تنبيه خداوند دل است

۱,۶۳۴ بازديد


آفرينش همه تنبيه خداوند دل است

قالب شعر : قصيده

شعر از : سعدي

  • بامدادي كه تفاوت نكند ليل و نهار                  خوش بود دامن صحرا و تماشاي بهار

معني :

در صبح زود اوّل بهار كه طول شب و روز آن يكسان است ، رفتن به صحرا و تماشاي كردن گل هاي زيباي بهاري ، لذّت بخش است.

لغت :

بامداد : صبح زود / ليل : شب / نهار : روز

آرايه : ليل و نهار : تضاد / بهار و نهار : جناس

  • آفرينش همه تنبيه خداوند دل است               دل ندارد كه ندارد به خداوند اقرار

معني : تمام پديده هاي آفرينش براي آگاه كردن انسان هاي عارف است و اگر كسي وجود خدا را انكار كند و به خدا ايمان نياورد ، ذوق و احساسي ندارد.

افرينش

لغت : آفرينش :  آفريده هاي جهان / تنبيه : هوشيار كردن / خداوند دل : صاحب دل ( انسان عارف ) / دل در مصراع دوم : احساس و عاطفه / اقرار : اعتراف

آرايه ها : واج آرايي « د » / كه و به : جناس / دل : مجازاً احساس و عاطفه

نكته دستوري : آفرينش : مشتق / كه در مصراع دوم به معني كسي كه ، ضمير مبهم است / همه : بدل

 

  • اين همه نقش عجب بر در ديوار وجود            هر كه فكرت نكند نقش بود بر ديوار

معني : هر كسي كه با اين همه نقش ها و پديده هاي عجيب هستي به آفريننده ي آنها نينديشد ، هماند عكس و تصوير روي ديوار ، بي احساس و بي روح است.

لغت : عجب : عجيب / وجود : هستي / فكرت : فكر و انديشه

آرايه ها : در و ديوار : مراعات نظير / ديوار وجود : اضافه تشبيهي / بر و در : جناس

  • كوه و دريا و درختان ، همه در تسبيح اند         نه همه مستمعي فهم كند اين اسرار

معني : كوه و دريا و درختان ( همه ي موجودات ) در حال نيايش خداوند هستند ، امّا هر شنونده اي اين راز را درك نمي كند.

لغت : تسبيح : نياش كردن ، خدا را به پاكي ياد كردن / مستمع : شنونده

آرايه ها : كوه و دريا و درختان : مراعات نظير / بيت تلميح دارد به آيه 44 سوره اسراء

  • خبرت هست كه مرغان سحر مي گويند        آخر اي خفته ، سر از خواب جهالت بردار ؟

معني : آيا خبر داري كه پرندگان سحري به هنگام صبح مي گويند : اي انسان غافل ، از بي خبري و ناداني ، رها شو.

لغت : مرغان : پرندگان / خفته : غافل و بي خبر / جهالت : ناداني

آرايه ها : خواب ، سحر و خفته : مراعات نظير / سر و سحر : جناس / خواب جهالت : اضافه تشبيهي / سر از خواب برداشتن : كنايه از آگاهي و بيداري

نكته ي دستوري : « ت » در خبر ، نهاد است / خفته : صفت جانشين اسم : اي { انسان } خفته .

  • تا كي آخر چو بنفشه ، سر غفلت در پيش     حيف باشد كه تو در خوابي و نرگس بيدار

معني : تا كي مي خواهي مانند گل بنفشه در غفلت و نادان به سر ببري . حيف است كه تو بي خبر و غافل باشي و گل نرگس بيدار و آگاه باشد.

لغت : حيف : افسوس ، دريغ

آرايه ها : بنفشه و نرگس : مراعات نظير / چو بنفشه : تشبيه / در و سر : جناس / بنفشه در اين بيت نماد غفلت و سر افكندگي / نرگس ، نماد بينايي و آگاهي است / سر غفلت در پيش گرفتن : كنايه

نكته دستوري : « حيف » نقش مسند دارد. / « ي » در خوابي ، به معني « هستي » فعل سنادي است.

  • كه تواند كه دهد ميوه الوان از چوب ؟              يا كه داند كه بر آرد گل صد برگ از خار ؟

معني : تنها خداوند بزرگ است كه مي تواند از چوب درخت ، ميوه هاي رنگارنگ و از خار ، گل هاي سرح زيبا ، پديد آورد.

لغت : الوان : جمع لون ، رنگ ها / گل صد برگ : نوعي گل سرخ با گل برگ هاي پُر پَر.

آرايه ها : چوب : مجازاً درخت / گل و خار : تضاد

نكته دستوري : هر دو مصراع ، استفهام انكار است . / صد برگ : صفت مركّب

  • عقل ، حيران شود از خوشه ي ذرّين عنب      فهم ، عاجز شود از حقّه ي ياقوت انار

معني : عقل از زيبايي خوشه طلايي انگور ، متحيّر و فهم از درك زيبايي و ظرافت دانه هاي انار كه مانند ياقوتي سرخ و ارزشمند ، مي درخشد ، ناتوان است.

لغت : حيران : سرگردان / عنب : انگور / حقّه : ظرفي كوچك ، كه در آن جواهي نگه داري شود. / ياقوت : سنگي قيمتي به رنگ هاي سرخ ، زرد و كبود

آرايه ها : حيران شدن عقل و عاجز بودن فهم : تشخيص / عنب و انار : مراعات نظير / حقّه ي ياقوت انار : اضافه تشبيهي ( دانه هار انار به كيسه اي پر از ياقوت تشبيه شده است.)

 

  • پاك و بي عيب خدايي كه به تقدير عزيز         ماه و خورشيد ، مسخّر كندو ليل و نهار

معني : خداوند پاك و بي عيب با فرمان خود ، تمام پديده ها و موجودات را ( ماه و خورشيد و شب و روز را ) مطيع خود كرده است.

لغت : تقدير : سرنوشت ، فرمان خدا / مسخّر : رام و مطيع

آرايه ها : ليل و نهار : تضاد / ماه و خورشيد : مراعات نظير / بيت ، تلميح به آيات قران دارد.

  • تا قيامت سخن اندر كرم و رحمت او               همه گويند و يكي گفته نيايد ز هزار

معني : اگر همه مردم تا روز قيامت درباره  ي بخشش و لطف خداوند سخ بگويند باز هم يكي از هزاران لطف و رحمت خداوند ، گفته نمي شود.

نكته دستوري : « تا » حرف اضافه است و قيامت ، متمّم.

  • نعمتت بار خدايا ، ز عدد بيرون است              شكر اِنعام تو هرگز نكند شكر گزار

معني : پروردگارا نعمت هاي تو قابل شمارش نيست و هيچ انسان شكر گزاري نمي تواند ، شكر نعمت هاي بي كران تو را به جاي آورد.

لغت : اِنعام : بخشش ، نعمت دادن / اَنعام : چهارپايان / بار : آفريننده ، خالق ، نيكوكار

آرايه ها : نعمت ، شكر ، انعام ، و شكر گزار : مراعات نظير / زعدد بيرون بودن : كنايه از بي شمار بودن 

نكته دستوري : « ت » در نعمتت : مضاف اليه / هرگز : قيد نفي

  • سعديا ، راست روان ، گوي سعادت بردند      راستي كن كه به منزل نرسد كج رفتار

معني : اي سعدي ، انسانهاي درست كار ، به سعادت و خوش بختي مي رسند ، بنابر اين تو هم انساني صادق و  راستگو باش ، زيرا انسان هاي بدرفتار به هدف و مقصودش نمي رسد.

لغت : راست روان : انسان هاي درست كار / گوي : توپ كوچك / كج رفتار : انسان بدكار

آرايه ها : كه و به : جناس / گوي سعادت : اضافه تشبيهي / گوي بردند : كنايه از دست يافتن و سبقت گرفتن

نكته دستوري : سعدي : مناد و « ا » : ندا / راست روان : مركّب ( «  ان » جمع در ساختمان اسم دخالتي ندارد.) / كج رفتار  : مشتق . مركّب و صفت جانشين اسم ( انسان كج رفتار )

-------------------------------------------------------------------------------


خودارزيابي :

1- چند نمونه از جلوه هاي زيبايي آفرينش و نعمت هاي خدا را در شعر بيان كنيد.

ميوه هاي رنگارنگ ، گل صدبرگ ، خوشه انگور ، حقّه ي انار و ...

2- مفهوم آيه ي 44 سوره ي اسراء با كدام بيت درس ، تناسب دارد ؟

ابتدا به آيه 44 سوره اسرا و ترجمه ي آن ، توجه نماييد : « تسبح له السماوات السبع و الارض و من فيهنّ و ان من شيء الّا يسبح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم انّه كان حليماً غفورا »

« تسبيح مي گويند براي او آسمان هاي هفت گانه و زمين و كساني كه در آن ها هستند و هيچ موجودي نيست جز اين كه با ستايش خود او تسبيح مي گويد ولي شما تسبيح آن ها را درك نمي كنيد به درستي كه خدا صبور و آمرزنده است.»

مفهوم اين آيه ي شريفه با بيت چهارم درس ، يعني بيت زير ارتباط و تناسب دارد :

« كوه و دريا و درختان ، همه در تسبيح اند                نه همه مستمعي ، فهم كند اين اسرار»


3- پيام بيت پاياني شعر را توضيح دهيد.

صادق و راستگو باشيد كه نتيجه ي صداقت ، خوش بختي و سعادت است.
-------------------------------------------------------------------------------

نوشتن

1- مترادف واژه هاي زير را از متن درس بيابيد و بنويسيد.

شگفت، آگاهي، ستايش خداوند، شنونده، ناداني، انگور، رام، روز، مقصد، خوشبختي

2- در بيت هاي زير از كدام عناصر زيبايي سخن، استفاده شده است ؟
 خبرت هست كه مرغان سحر مي گويند آخر اي خفته، سر از خواب جهالت بردار؟
 تا كي آخر چو بنفشه سر غفلت در پيش؟ حيف باشد كه تو در خوابي و نرگس، بيدار

3-بيت دوم درس را در يك بند، توضيح دهيد.

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.