1- به نام خداوند جان و خرد كزين برتر، انديشه، بر نگذرد
معني: به نام خداوندي آغاز مي كنم كه دو نعمت بزرگ عقل و جان را به انسان عطا كرده است زيرا فكر و انديشه انسان نمي تواند فراتر ازاين برود . به ذهن و انديشه انسان ،سخني بالاتر ازاين خطور نمي كند كه سخنش را با نام پروردگاري آغاز كند كه به انسان جان و خرد بخشيده است.
2- خداوند نام و خداوند جاي خداونـد روزي ده رهنمـاي
توضيحات: نام: در حديثي اسماي الهي نود و نه مورد ذكر شده است. (إنَّ للّه ِ تِسعَة و تِسعينَ إسماً ) و در دعاي جوشن كبير كتاب مفاتيح الجنان شيخ عباس قمي هزار و يك اسم و صفت الهي آمده است./روزي ده : اشاره به صفت رزّاق بودن الهي است (هو الرّزّاق)/ رهنماي: اشاره به هدايتگري خداوند است ( واللّه يهدي مَن يشاء)
معني : خداوند متعال صاحب اسما و صفات و القاب متعدّد و آفريننده ي جاو مكان(عالم هستي) است. اوست كه روزي دهنده موجودات عالم و هدايت كننده آنهاست.
3- خداوند كيوان و گردان سپهر فروزنده ي ماه وناهيد و مهر
توضيحات: كيوان : زحل ، نام يكي از افلاك هفتگانه است./ گردان سپهر: گردان صفت است براي سپهر كه قبل از موصوف آمده است./ناهيد: زهره از افلاك هفتگانه/ مهر : خورشيد از افلاك هفتگانه / مراعات نظير در بين كلمات: كيوان، سپهر، ماه، ناهيد و مهر
معني : خداوند متعال افلاك هفتگانه ( قمر، عطارد، ناهيد، خورشيد،مريخ ، مشتري، زحل) و آسمان در حال حركت را آفريده است و اوست كه به خورشيد و ماه و ستارگان نور و روشني بخشيده است.
4- بــه بيننــدگــان آفـريننــده را نبيني مرنجان دو بيننــده را
توضيحات: فردوسي در اين بيت به يكي از عقايد مهم اهل تشيّع اشاره كرده است كه وجود خداوند متعال با چشم و وجود مادّي قابل درك نيست .( لاتُدركُهُ الابصارُ و هو يُدركُ الابصارَ).
معني : با چشمان و وجود جسماني و مادّي نمي توان خدا را درك كرد پس براي اين كار بيهوده به چشمانت زحمت مده.
5- نيابـد بـدو نيــز انديشــه راه كه او برتراز نام واز جايگاه
معني : انسان حتّي با افكار تيزو انديشه هاي باريك بين نيز نمي تواند به وجود خداوند متعال دست يابد زيرا كه ذاق اقدس پروردگار فراتر از محدوده اسما و نام ها و مكان ها است. ( خداوند لامكان است.)
6- ستودن نداند كس اوراچوهست ميـان بنـدگي را ببايدت بست
معني : هيچ كسي نمي تواند خداوند متعال را آنگونه كه شايسته درگاه اوست، ستايش كند پس تو بايد كمر بندگي و اطاعت از او به ميان ببندي و در بندگي و عبادت او تلاش كني.
7- توانا بود هركه دانا بود ز دانش دل پير برنا بود
انسان دانا تواناست. با داشتن علم و دانش دل انسان هر چند پير باشد جوان مي گردد.